سلام
موضوعي كه ميخوام بگم بهتره فقط با دقت بخونيد بعد در موردمن قضاوت كنيد وكمكم كنيد
من در21سالگي و اوج جووني وكارهاي خلاف ازدواج كردم وبخاطر همسرم كه فقط17سال داشت وخيلي مهربون بود همه كارهامو كنار گذاشتم و والبته با توجه به اينكه خودومو وقف اون كرده بودم در برابر اشتباهاتش خيلي بد رفتار بودم تا اينكه يك اتفاق باعث شد كه من كه يك عمر با غرور خودم اونو از خودم رنجونده بودم تغيير رويه بدم وخيلي باهاش مهربون بشم حالا نه اينكه بگم ايده آل شدم اما خيلي تغيير كردم ومطمئنا از اون بهترهم ميشدم تا اينكه......
يك روز صبح كه براي نماز صبح بيدارشدم وميخواستم آشغالي رو توي سطل بندازم با صحنه اي روبرو شدم كه اصلا قابل باور نبود يك كاندوم استفاده شده در سطل آشغال خيلي خودداري كردم اما داشتم داغون ميشدم با كمال آرامش(اصلا از من بعيدبود)موضوع رو بهش گفتم اون هم اظهار بي اطلاعي كرد ديگه نه خواب داشتم نه خوراك اما وقتي فرزندم رو به مدرسه برد واومد خونه زنگ زد به دوستش كه آره چرا چنين چيزي رو انداختي داخل سطل زباله خونه ما ودعوا و....
من با اين فرضيه كه تمام داستان راسته (بعد از كلي بحث ومشاجره وكشمكش )فقط ازش خواستم اگه اشتباهي كرده تكرار نكنه وبا اون دوستش واون تيپ دوستاش رابطشو قطع كنه
يكماهي گذشت كه از اين ماجرا كه با جرو بحثي كه پيش اومد كوچيك قرص خورد وتوي بيمارستان بستري شد ومن با نفراتي كه فكر ميكردم صلاحمون رو ميخوان صحبت كردم براي اولين بار اونو مقصر دونستند ودرادامه براش پاپوش درست كردند و تا جايي پيش رفتند كه من راضي بشم به طلاق اما من پاش وايستادم چون هم دوستش دارم وهم نميخوام كسي كه لب پرتگاهه ودستش به جايي بند نيست هل بدم كه سقوط كنه چون احتمال برنگشتنش بيشتر از برگشتنشه
اومديم خونه رو عوض كردم تا اينكه يكسال بعد يك مموري توي خونه پيداشد كه عكس كسي بودكه يكسال قبل بعد از خودكشي در مورد اون با هاش شنيدم .
يكروز از ديدن عكسها ميگذره وميخوام امشب باهاش صحبت كنم اگه شد شده اگر نه خداحافظ تا ابد اينطوري بهتره چون شايد بد از بدتر بشه
ميدونم اگه امشب خودش اصل ماجرا روبگه (فقط حقيقت )بهترين حالته حتي اگه بگه نميخواد باهام زندگي كنه حاضرم جلوي بقيه تمام تقصيرها رو به گردن بگيرم واز هم جدابشيم واما اگر انكار كرد كه بعد معلوم شد دروغ گفته خونش گردن خودشه چون ميدونم آدم كم تحملي هستم.
شايد امشب شب آخر ما باشه اما انشاءا... حتي اگه قرار به جدايي باشه در كمال آرامش واحترام متقابل
همين الان هم ميگم تا ابد دوستش دارم حتي اگه بيشترين خيانت رو بهم كرده باشه و طبق رسم معمول بايدازش متنفر باشم بازهم دوستش دارم
ضمنا فكر نكنيد از اون جووناي دست وپا چلفتي ام كه نميتونم با كسي رابطه داشته باشم نميخوام 12سال صداقتم رو زير سئوال ببرم